سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خدایا عاشقتم
 

بهشت زیر پای مادران است...


امروز وقتی مادرم در حال آماده کردن سفره ناهار بود گوشه ای نشسته بودم و به او نگاه می کردم. همیشه دلم می خواست برایش کاری کنم تا ذره ای از زحماتش جبران شود. با خودم می گفتم چه طور می توانم ارزش زحمت های او را درک کنم. در همین اندیشه بودم که ناگهان فکری به سرم زد و تمام وجودم را لرزاند. اگر قرار بود روزی به خاطر زحماتش مزدی می گرفت چه می شد؟
ترسیدم، خواستم فکر نکنم اما جسورانه ادامه دادم تا شاید با درک میزان زحمات مادر، مقام او را بیشتر لمس کنم. به راستی آیا تاکنون از خود پرسیده ام که چرا مادران این قدر ارزشمندند؟ و چرا مادر یکی از شاهکارهای خداوند بر روی زمین است؟

نمی خواهم با جملات تکراری از مادران قدردانی کنم. بلکه می خواهم با یک فرمول ساده ی ریاضی  اجتماعی مسأله را برای تان باز کنم. مادران با انجام دادن هزاران کار روزانه، بی وقفه و بدون هیچ انتظاری این فرمول را طی کرده اند. یک قلم و کاغذ بیاورید، این فرمول به راحتی قابل حل است. با این فرمول می توانیم بفهمیم که اگر قرار بود بابت زحمات شان مزدی به آن ها داده می شد، چقدر پرداخت می کردیم. هر چند که نمی شود برای زحمات و مرارت های یک مادر ارزشی تعیین کرد.



[ سه شنبه 92/3/14 ] [ 10:45 عصر ] [ محمد شهابی خسروشاهی ]
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب
از این که وبلاگ منو برای سرگرمی خودتون انتخاب میکنید بسیار ممنونم از دوستان عزیزم تقاضا دارم در انتخاب عشق خود دقت کنند تا بعد از چند ماه زندگی خودشون رو بدبخت نکنن دوست من ارش الان به خاطر یک دختر داره همهی زندگی که تو این دو سال جدایی از خانواده اش جمع کرده از دست میده چرا چون دختره عضو یک باندی است که پسرا رو قول زده و اواره گوشه زندان میکنن و دارو ندارشو ازش میگیرن