خدایا عاشقتم | ||
بهشت زیر پای مادران است... امروز وقتی مادرم در حال آماده کردن سفره ناهار بود گوشه ای نشسته بودم و به او نگاه می کردم. همیشه دلم می خواست برایش کاری کنم تا ذره ای از زحماتش جبران شود. با خودم می گفتم چه طور می توانم ارزش زحمت های او را درک کنم. در همین اندیشه بودم که ناگهان فکری به سرم زد و تمام وجودم را لرزاند. اگر قرار بود روزی به خاطر زحماتش مزدی می گرفت چه می شد؟ نمی خواهم با جملات تکراری از مادران قدردانی کنم. بلکه می خواهم با یک فرمول ساده ی ریاضی – اجتماعی مسأله را برای تان باز کنم. مادران با انجام دادن هزاران کار روزانه، بی وقفه و بدون هیچ انتظاری این فرمول را طی کرده اند. یک قلم و کاغذ بیاورید، این فرمول به راحتی قابل حل است. با این فرمول می توانیم بفهمیم که اگر قرار بود بابت زحمات شان مزدی به آن ها داده می شد، چقدر پرداخت می کردیم. هر چند که نمی شود برای زحمات و مرارت های یک مادر ارزشی تعیین کرد. [ سه شنبه 92/3/14 ] [ 10:45 عصر ] [ محمد شهابی خسروشاهی ]
|
||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |